حکایت من


پسري از جنس باران

خدایا فکری کن به حالم,باران اشکم طعنه میزند بر باران رحمتت

حکایت من حکایت کسی است که عاشق دریا بود،

اما قایق نداشت؛
دل باخته سفر بود،همسفر نداشت
حکایت کسی است که زجر کشید،اما ضجه نزد،
زخم داشت و ننالید،گریه کرد اما اشک نریخت.
مثل پرنده ای که دلش هوای آسمان داشت و در بند صیاد گرفتار بود.
 حکایت من،
حکایت چوپان بی گله و ساربان بی شتر است .
حکایت من ... حکایت کسی است که پر از فریاد بود ... اما سکوت کرد تا همه ی صدا هارو بشنود ...!
حکایت کسی است که پر از امید و وفاست،اما حکایت تو،حکایت نا مهربانی ها است.....


نظرات شما عزیزان:

مهدی
ساعت11:15---5 مرداد 1391
درد دارد … وقتي چيزي را کسر ميکني

که با وجودت جمع زده اي!!


فرانک جونی
ساعت6:51---18 خرداد 1391
سلام وب خوبی داری خوشحال میشم بهم سر بزنی ممنون

Minoo
ساعت10:04---5 خرداد 1391
در ضمن يادم رفت بهت بگم ،اگه مطالبت مثل وب قبليت غمناك باشن بهت سر نميزنم . بابا جمع كنين كاسه كوزه اتونو . تو ليلا فقط بلدين با پستاتون حال آدمو بگيرين . يكم خوشي بد نيست .
پاسخ:ژنتيكيه،دست خودمون نيست ولي انصافا پستاي آبجيم يه چيز ديگه است (درس مث خودش )


Minoo
ساعت9:55---5 خرداد 1391
silam keifun ? vebe jadid mobarak . ishalla charxesh barat becharxe !!!!!!!!
az bas eshghe mashinam harfe digei balad nistam .


لیلا
ساعت0:42---5 خرداد 1391
آهسته گفت : خدا نگهدارت
در را بست و رفت ...
آدمها.............
مسئولیت خودشان را به گردن خدا می اندازند


لیلا
ساعت22:43---3 خرداد 1391
slm behzad.

mobarake webe jadid.


پاسخ:مرسي عزيزم


کاش یکم بارون بگیره
ساعت11:11---3 خرداد 1391
خدا ابر رو به گریه میاره تا گلها بخندن، پس هر وقت بارون آمد یادت نره بخندی . . .


سلام زیبا بود
اپم اگه دوست داشتی سر بزن


ناروني
ساعت13:34---8 بهمن 1390
سلام
دلم برايت نوشت تا پسند دلت چه باشد


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در چهار شنبه 3 خرداد 1398برچسب:,ساعت 9:8 توسط ائل بولبولی| 8 نظر |


Power By: LoxBlog.Com